رابرت سی. مک فارلین، مشاور امنیت ملی سابق ایالات متحده آمریکا در دوره ریاستجمهوری رونالد ریگان، در سن ۸۴ سالگی درگذشت. او تنها مقام کاخ سفید در دوره ریگان بود که داوطلبانه مسئولیت رسوایی پرونده ایران-کنترا را پذیرفت.
به گزارش واشنگتن پست، اسکات مک فارلین، پسر او، گفت که علت مرگ وی تشدید بیماری ریوی مزمن او بوده است.
مک فارلین در واشنگتن زندگی میکرد و هنگامی که برای ملاقات با خانوادهاش به میشیگان رفته بود، در بیمارستان بستری شد.
او در اوایل دهه ۱۹۷۰، دستیار نظامی هنری کیسینجر، وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی ریچارد نیکسون بود.
تلاشهای بعدی مک فارلین برای بهبود روابط با ایران به عنوان اقدامی نادرست برای تقلید از روش کیسینجر در بازسازی روابط با چین کمونیست تلقی شد.
او معمولا برای اجرای ماموریتهای دشوار در خاورمیانه و امور مربوط به کنگره انتخاب اول بود و به دلیل متقاعد کردن کنگره برای بازگرداندن پول برای برنامه موشکی «اماکس» (MX) و پیشبرد مذاکرات کنترل تسلیحات هستهای با اتحاد جماهیر شوروی، تحسین شد. مک فارلین همچنین بهعنوان مشاور امنیت ملی در زمان شکلگیری ابتکار دفاع راهبردی ضدموشکی پیشنهادی ریگان معروف به «جنگ ستارگان»، اعتبار زیادی کسب کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با این حال تقریبا تمام کارهایی که او انجام داد، تحتالشعاع رسوایی ایران-کنترا قرار گرفت؛ فروش غیرقانونی اسلحه به ایران در ازای کمک آن کشور برای آزادی گروگانهای آمریکایی که در لبنان نگهداری میشدند، یک رسوایی بزرگ در پرونده سیاسی او به شمار میرود. این تلاش برای کمک به احیای روابط دیپلماتیک ایالات متحده با ایران انجام شد که روابطشان در سال ۱۳۵۹، و پس وقایع مربوط به حمله دانشجویان خط امام به سفارت آمریکا و گروگان گرفتن کارمندان این سفارتخانه، بهطور کامل قطع شده بود.
معاون مک فارلین در طرح ایران-کنترا، اولیور ال نورت، سرهنگ دوم تفنگداران دریایی بود که در شورای امنیت ملی خدمت میکرد. نورت مستقیما با ویلیام کیسی، رئیس سیا، برای دور زدن قوانین ممنوعیت فروش سلاح به ایران همکاری کرد.
رابرت مک فارلین همانطور که در کتاب خاطرات خود با نام «اعتماد ویژه» در سال ۱۹۹۴ نوشت، پس از ارسال اولین محموله موشکهای اسرائیلی به تهران، بهسرعت از ابتکار عمل ایران سرخورده شد.
او مینویسد: «فکر کردم وقت آن رسیده است که این پروژه را لغو کنم. این امر خیلی سریع به تجارت اسلحه اسرائیل برای گروگانها تبدیل شده بود، نه تلاشی جدی برای شناسایی جانشین احتمالی خمینی. با این حال من احساس کردم که این سیاستی است که رئیسجمهوری به آن پایبند خواهد بود.»
پس از استعفای رسمی مک فارلین، او به عنوان نماینده غیررسمی کاخ سفید برای آزادی گروگانهای آمریکایی، که در اسارت حزبالله لبنان قرار داشتند، و همچنین ترتیب دادن ملاقاتی محرمانه با مقامهای ایرانی «میانهرو» که مکفارلین امیدوار بود به حل مسئله کمک کنند، همچنان به تلاشهایش ادامه داد.
جان ام. پویندکستر، که پس از مکفارلین و در ماه مه ۱۹۸۶ به عنوان مشاور جدید امنیت ملی ایالات متحده برگزیده شد، از مک فارلین خواست یک ماموریت مخفی به تهران را رهبری کند. او در همان ماه، با یک بویینگ ۷۰۷ بدون علامت و یک پاسپورت ایرلندی و با نام مستعار، به تهران رسید. مک فارلین را نورت، جورج دبلیو کیو، از مقامهای سیا و دو افسر دیگر سازمان سیا همراهی میکردند.
آنها به هتل هیلتون سابق منتقل شدند و به سوییتی مجزا رفتند تا با مقامهای بلندپایه ایرانی دیدار کنند اما هیچکدام از مقامهای ایرانی برای گفتوگوهای دیپلماتیک حاضر نشدند و آزادی گروگانها که وعده داده شده بود هم محقق نشد.
در همین حال، نیروهای نظامی ایرانی قطعات موشک هاوک را که ایرانیها به عنوان بلیت ورود مک فارلین به تهران از او خواسته بودند، توقیف کردند.
مک فارلین پس از سه روز گفتوگوی بینتیجه، سرانجام ایران را ترک کرد و رویای او برای تجدید روابط با ایران شکست خورده بود.
مک فارلین در خاطرات خود در سال ۱۹۹۴، از ایران کنترا به عنوان یک «قسمت تلخ» یاد کرد. او در ارتباط با موضوع ایران - کنترا منتقد عملکرد رونالد ریگان بود و میگفت رئیس جمهوری وقت ایالات متحده با تمام اقدامات او در این زمینه موافق بود اما «اعتقاد اخلاقی و شجاعت فکری لازم برای دفاع از ما و دفاع از سیاستهایش را نداشت.»